سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقایق تاریخ باستان
حقایقی کمتر شنیده شده درباره تاریخ ایران باستان
قالب وبلاگ

مدتی قبل به دعوت یکی از دوستانم، به یک وبلاگ وارد شدم و مدتی با مدیر پرادعای وبلاگ هم کلام بودم. در بدو ورودم بیش از هرچیز داعیه‌ی روشنفکری مدیر وبلاگ جلب توجه میکرد. مباحث بیشتر پیرامون ایران و اسلام بود. مدتی گذشت، چند روزی ! دیدم کامنتهای مرا دیر به دیر پاسخ میدهد، تا اینکه متوجه شدم علاقه ای به شنیدن صدای مخالف ندارد.

اولین تناقض در گفتار و رفتار این هم‌وطن پیدا شد! ادعای دموکراسی و آزادی بیان از طرفی ؛ و سانسور و سرکوب صدای مخالف از طرفی دیگر !

ادعای این شخص در دموکراسی به قدری بالا گرفت که ادعا کرد به خاطر رعایت موازین انسانی (؟!) سالهاست گوشت نخورده ! تا مبادا به حیوانی آزار برسد. گرچه به گفتگ که تو گیاه میخوری و گیاه هم موجودی زنده است و تو با این کارت گیاهان را زجر میدهی !! وقتی سر از بدن گندم جدا میشود و تو نان گندم میخوری...! وقتی اعضای بدن یک درخت سیب قطع میشود و تو میوه اش را میخوری...! هیچ نگفت! راه سانسور و سرکوب را پیش گرفت. به شیوه کورش هخامنشی که مردم معترض کادوسیان (شمال ایران) را سرکوب کرد. همانگونه که داریوش معترضین را قتل عام کرد. (نگاه کنید به کتیبه بیستون). به شیوه انوشیروان که مردم معترض بلوچستان و گیلان را سرکوب کرد. (اینجا و اینجا) همانگونه که انوشیروان یک دبیر بیگناه را به جرم انتقادی سازنده اعدام کرد.(اینجا) و...! یک لحظه! همانگونه که زرتشت هم بنا بر متن اوستا مخالفین خود را اعدام کرد و برایشان حکم اعدام صادر کرد. اسنادی از متن اوستا موجود است. به هر روی یکی از مهمترین مباحثی که صاحب وبلاگ مطرح نمود بحث اسلام ایرانیان بود! مسلمان شدن ایرانیان، به زور شمشیر! 

پاسخ دادم که خوب دین زرتشتی هم به زور شمشیر در ایران گسترش یافت. نمونه اش شاهنامه که از قتل عام مردم شرق ایران سخن گفته است. نمونه اش کتیبه کرتیر در نقش رجب که از قتل عام مردم ایران به دست موبدان زرتشتی سخن میگوید. (کرتیر میگوید که مسیحیان و بوداییان و هندوها و مغتسله و ... را قتل عام کردم تا دین زرتشتی تقویت شود!) در ادامه گفتم که اگر ایرانیان به زور مسلمان شدند پس چرا این همه برای اسلام جانفشانی و تبلیغ کردند ؟ گفتم که ایران از زمانی اسلامش تثبیت شد که سلسله های ایرانی چون صفاریان و سامانیان و آل‎زیار و آل‍‎بویه و ... روی کار آمدند. این سلسله ها با اینکه قوی بودند اما هیچ گاه در پی تقویت دین زرتشتی برنیامدند بلکه اسلام را ترویج دادند. بزرگترین دانشمندان و مفسرین و محدثین اسلامی، ایرانیان بودند. اگر به زور بوده پس چرا این همه جان‎فشانی کردند ؟؟؟؟

پاسخی نداد و مطلبم را سانسور کرد !

اما سخنانی از استاد زرین کوب درباره اسلام ایرانیان :

ورخ کم نظیر دکتر عبدالحسین زرین کوب در مورد اسلام اختیاری ایرانیان می گوید:
«فتح اسلامی البته با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود.» (کارنامه اسلام، ص 11)
«اسلام رفته رفته در سرزمین های فتح شده انتشار و قبول می یافت و این انتشار و قبول نه از راه عنف و فشار بود.» (کارنامه اسلام، ص 12)
«درست است که بعضی خلفا در معامله با اهل ذمه خشونت نشان می دادند، از تجدید بنای معابدشان جلوگیری می کردند، یا آنها را از اشتغال به کارهای مهم منع می نمودند، یا وادارشان می کردند لباس های نشان دار بپوشند، بعضی شان حتی برخی از آنها را به عنف وادار می کردند که مسلمان شوند، عامه ی مسلمانان نیز گاه تحریک می شدند و به آزار آنها دست می گشادند، اما این احوال به ندرت اتفاق می افتاد و بی دوام بود؛ چنان که روی هم رفته اهل کتاب در قلم رو اسلام در صلح و آرامش به سر می بردند.» (کارنامه اسلام، ص 12)
«بسیاری  از ایرانیان، از همان  آغاز کار، دین  مسلمانی  را با شور و شوق پذیره  شدند. دین  تازه ای  را که  عربان  آورده  بودند، از آیین  دیرین  نیاکان  خویش  برتر می یافتند و ثنویت  مبهم  و تاریک  زرتشتی  را در برابر توحید محض  و بی شایبه ی  اسلام ، شرک  و کفر می شناختند. آن  شور حماسی  نیز که  در طبایع  تند و سرکش  هست  و آنان  را وا می دارد که  هر چه  را پاک  و نیک  و درست  است ، ایرانی  بشمارند و هر چه  را زشت  و پلید و نادرست  است  غیر ایرانی  بدانند، در دل های  آنها نبود. از این رو آیین  مسلمانی  را دینی  پاک  و آسان  و درست  یافتند و با شوق  و مهر بدان  گرویدند.» (دو قرن سکوت، ص 269)
«این شورش ها و مقاومت ها (پس از ورود اسلام به ایران) برای بازگشت دولت ساسانیان نبود. برای آن بود که مردم به عربان سر فرود نیاورند.» (دو قرن سکوت، ص 86)
«در قبول اسلام برای اکثر عامه ی اهل ایران که شاهد قوت نفس و شوق و ایمان مهاجمین و ناظر فساد و ضعف تشکیلات مذهبی ساسانی بودند تدریجاً تردیدی باقی نماند.» (دفتر ایام، مقاله ی اسلام در ایران، ص 169)
«اکثریت اهل ایران از همان آغاز فتوح، دیانت اسلامی را به خاطر ارزش توحیدی و برتری اخلاقی آن با خرسندی و بی اکراه پذیرفتند.» (دفتر ایام، ص 206)
«این مایه ی سادگی سپاهیانه یا زاهدانه (در سپاه اسلام) البته شگفت انگیز بود و ناچار در دیده ی مردمی که هزینه ی تجمل و شکوه امراء و بزرگان ساسانی را با عسرت و رنج و با پرداخت مالیات ها و سخره ها تأمین می کردند، اسلام را ارج و بهای فراوان می داد.» (دو قرن سکوت، ص 84)
«سادگی و روشنی مبانی اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با مذاهب اهل کتاب، هم خود از جهات توجه اهل کتاب به اسلام بود.» (کارنامه اسلام، ص 12)
«آیا این پیروزی شگفت انگیز نابیوسیده ای که در جنگ با ایران بهره ی عرب گشت و همه ی جهان را به عبرت و شگفتی افکند تأیید آسمانی بود؟ کسی که به نیروی غیبی اعتقاد می ورزد، در این باره شک ندارد.» (دو قرن سکوت، ص 60)


[ سه شنبه 93/2/9 ] [ 9:25 صبح ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به نام خداوندگار ، سرزمینمان ایران نقاط تاریک و روشن فراوانی دارد. آنچه ما در این وبلاگ در پی آن هستیم بیان حقایقی است که کمتر بدان پرداخته شده است. فراموش نکنیم که شناخت درست گذشته چراغ راه آینده است. نباید خود را فریب داد. حقیقت را باید گفت گرچه بر ضرر ما باشد.
امکانات وب