سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقایق تاریخ باستان
حقایقی کمتر شنیده شده درباره تاریخ ایران باستان
قالب وبلاگ

ادامه از مقاله قبلی : نقدی بر سخنان موبد خورشیدیان درباره ی اعتبار گاتها (1)  

موبد اردشیر خورشیدیان دلایلی دیگر برای اعتبار گاتها ارائه کردند که ما در اینجا به سخنان ایشان پاسخی مستدل و مستند خواهیم داد تا بی اعتباری و بی پایگی سندی گاتها را اثبات کنیم. دلایل 7 تا 11 ...

7. تا همین پنجاه سال پیش موبدی که میخواسته « نوزوت » شده و به مقام موبدی برسد، بایستی تمام گاتاها و حتی یسنا و بخش های بسیار زیادی از اوستا را از بر کند و با دقت و وسواس مطالب آن را یاد گرفته و به یاد بسپارد. چرا که می دانید بر اساس سنت، موبدان کار دیگری جز پاسداری از دین نداشته اند و مانند امروز نبوده که من که موبد زاده بوده، موبد شده و بتوانم به پیشه ای غیر از موبدی بپردازم و تمام عمر و زندگی خود را صرف نگهداری دین و ایمان خود و مردم می کرده اند و با حداقل زندگی مادی، کارشان از بامداد تا شام اوستا خوانی بوده و به گونه ای خودکار به تدریج بخش های اوستا از بر می شده است و با وجودی که ممکن بوده معنی این جملات را هم درک نکند، تمام آیات را اهورایی و مانتره می دانسته و تاریخ نشان می دهد که حتی روی تلفظ آن تعصب و وسواس زیادی داشته اند. چه برسد به این که به کسی اجازه دهند که در آن کتاب ها دست ببرند. تازه اگر هم می خواستند یا اگر حتی اکنون هم بخواهند نمی توانند مطالب کتاب گاتاها را عوض کنند یا جمله ای به آن بیفزایند، مثل فرانسوی زبانان که کتاب های آسمانی را به زبان عربی می خوانند یا پارسی زبانانی که کتاب انجیل یا توران را به زبان اصلی می خوانند و این زبان ها را نمی دانند. چه برسد به اینکه بخواهند به زبان عربی یا عبری یا لاتین چیزی به آن افزایند. به ویژه که گاتاها شعر است و هرگونه تغییری را کارشناسان به راحتی خواهند فهمید. حتی تا همین اواخر هم رسم بوده که هر موبد زاده ای می خواسته موبد شود، بایستی با خط خوش و با دقت بخش هایی از اوستا را به صورت کتابی بنویسد و به استاد خود پیشکش کند.

پاسخ ما به دلیل هفتم موبد خورشیدیان :

1. اگر موبدان اوستا را حفظ می کردند، پس چرا حجم اوستا کم شده است؟ اوستا در عصر ساسانیان و حتی تا قرن سوم هجری، چهار برابر اوستای فعلی حجم داشت.[9] و البته روشن است که موبدان زرتشتی اوستا را در قرن سوم هجری و قبل از آن تا حد زیادی سانسور کردند.[10]
2. به راستی اگر موبدان زرتشتی ، گاتها را حفظ می کردند، پس چرا بخش های از بخش های گاسانیک و ستئوت یسن ، امروزه در گاتها نیست ؟ با اینکه جزو گاتها شمرده می شد. به راستی چرا گاتها تا این زیاد دچار زیاده و نقصان گردید ؟؟؟ [11]
3. به راستی اگر موبدان زرتشتی ، گاتها را حفظ می کردند، پس این اختلاف نسخه ها برای چیست ؟ در ادامه درباره ی اختلاف نسخه های گاتها توضیحی ارائه خواهد شد.
4. اگر تلاش موبدان در راه حفظ کردن اوستا معیار شماست، خوب موبدان نمازها و دیگر بخش های اوستا را هم حفظ می کردند. در حالیکه این بخش های همواره جزو گاتها شمرده می شد. پس چرا این بخشهای اوستا ( همچون ستئوت یسنیه ، هپتین هایتی ، اهون وئیریه و ... ) امروزه جزو گاتها نیست ؟ [12]
5. ایشان فرمودند که چون عده ای زبان متن دینی را نمی دانند، نمی توانند آن را تحریف کنند. لیکن در پاسخ ایشان باید گفت که چه بسا عده ای در زمانی که آن زبان رایج بوده متن را تغییر دادند یا به آن افزودند و کاستند. یا حتی عده ای در گوشه و کنار با اهداف خاصی آن زبان را به نسل های بعد منتقل کرده، سپس دلخواسته های خود را افزده و یا کاسته باشند.
6. دیگر دلیل ایشان بر اعتبار گاتها، حفظ کردن این متن توسط موبدان است. یعنی موبدان این را از اجدادشان به ارث بردند. گرچه پاسخ این دلیل غیر علمی در شماره دو از همین گفتار داده شد اما نکته ای اضافه می گردد و آن اینکه موبدان زرتشتی بسیاری از متون همچون وندیداد را از اجداشان به ارث بردند و در راه حفظ آن بسیار کوشیدند. و البته در طول هزاران سال به صراحت آن را از سوی اهورامزدا و زرتشت می دانستند. پس چرا امروزه حاضر به پذیرش وندیداد اوستا نیستید ؟ با اینکه این دلیل شما عیناً در باره ی وندیداد صدق می کند![13]
7. روشن است که رفتار موبدان دلیلی علمی نیست. مانند اینکه برای حجیت و اعتبار تورات بگوییم حاخام ها چنین می گویند! گرچه می توان در مقام نقد، این مسائل را بررسی نمود لیکن ارزشی در استدلال علمی جهت اثبات اعتبار گاتها ندارند.
8. ایشان در انتها فرمودند که هر گونه تغییری در متن را کارشناسان به راحتی می فهمند. و پاسخ ما به ایشان این است که اگر چنین است ، پس چرا سخن کارشناسان و اوستاشناسان بزرگی که به « زیاده و نقصان گاتها » و « عدم ارتباط گاتها با زرتشت » اذعان کرده اند را نمی پذیرید؟[13]
9. دیگر اینکه به موبد خورشیدیان عرض می کنیم ، شما از وضعیت موبدان در پنجاه سال پیش خبر دارید. از کجا می گویید هزار سال پیش و دوهزار سال و سه هزار سال پیش نیز همین شیوه را موبدان داشته اند؟ اثبات این ادعا غیر ممکن است. جالب آنکه نویسنده در چند سطر بعد، ضمن دلیل هشتم می نویسد: « ... گاتاها که کتاب آسمانی ماست بین کتاب یسنا جا گرفت که پس از چند هزار سال، بوسیله اوستاشناسان از بقیه قسمت های یسنا شناخته شده و جدا گردید.»

8. در تاریخ ثبت شده که، دو مجموعه کتاب اوستا یکی در کتابخانه ی تخت جمشید بوده که بر روی دوازه هزار پوست گاو نوشته شده بوده و به دستور اسکندر مقدونی گجستک در زمان آتش زدن تخت جمشید در آتش سوخته و دیگری کتاب اوستای واقع در گنج شاپیگان بوده که به دستور او به یونان برده شده است و از سرنوشت آن اطلاع دقیقی در دست نیست. این امر موجب شد که در دوره ی اشکانیان به دستور بلاش اول، که ایرانیان دوباره جان گرفته و سرنوشت خود را به دست گرفتند، کتاب های گوناگون دینی زرتشتیان که در آتشکده های متعدد موجود در سرزمین پهناور ایران و در منزل های بسیاری از موبدان و بهدینان زرتشتی وجود داشت؛ جمع آوری شود و به صورت کتابی با نام اوستا (که به معنی بنیان و اساس است) ثبت و نگهداری گردد و چنان گاتاها که کتاب آسمانی ماست بین کتاب یسنا جا گرفت که پس از چند هزار سال، به وسیله ی اوستا شناسان از بقیه ی قسمت های یسنا، شناخته شده و جدا گردید و این سیاست بلاش بسیار کارساز افتاد چرا که حدود دویست سال است که بخش های گوناگون اوستا را دقیقا بررسی کرده و کوشش کرده اند، زبان های گوناگون باستانی را بشناسند و ترجمه کنند و در اختیار مردم قرار دهند، که نخستین بار به وسیله دانشمندان فرانسوی و آلمانی و بعد بسیاری از اوستا شناسان جهان این کار انجام گرفته و بعدها توسط پارسیان هند و دانشمند بزرگ ایرانی، پور داوود و موبد فیروز آذرگشسپ و دیگران این کار بزرگ انجام گرفته است. بنابراین با پی بردن به این حقیت است که شما به کار سترگی که موبدان موبد بزرگ چون مهراسپندان در طول تاریخ کرده اند پی خواهید برد. این کارها موجب شد که حتی پس از یورش تازیان که به دستور برخی خلافا و سلاطین نادان، کتاب های ایرانیان را سال ها سوزانیدند و در آب ریختند، نتوانستند از بین روند و باز هم مانند گنجی که در گاو صندوقی بزرگ پناه بود و کسی از وجود آن خبر نداشت، تمام کتاب آسمانی و مقدس ما زرتشتیان لابلای کتاب و ادبیات اوستا پابرجا ماند و در اثر یورش بیگانگان از بین نرفت و اکنون اوستا شناسان می توانند با دقت بخش های گوناگون اوستا را از هم تشخیص و جدا و ترجمه و تفسیر نمایند و این امر براستی از شگفت انگیزترین داستان های ادبی و تاریخی مهم ایران و جهان است.

پاسخ ما به دلیل هشتم موبد خورشیدیان :

1. سخن موبد خورشیدیان در بهترین حالت مربوط به زمان پس از اشکانیان است ! اما قبل از اشکانیان چه ؟ حتی قبل از هخامنشیان چه ؟ چه بسا گاتها در آن دوره تحریف شده باشد.
2. سخن ایشان سراسر تناقض گویی و همچنین دلیلی بر تحریف و بی اعتباری گاتهای امروزی است. نه اعتبار و حجیت آن. در اینجا نیز همانند سخنان گذشته هیچ دلیلی بر انتساب گاتها به زرتشت ارائه نشد. تناقضی که در کلام ایشان روشن است این است که در ابتدا ایشان فرمودند که اوستای اصیل بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود. این در حالی است که اوستای کنونی به هزار صفحه هم نمی رسد و البته با خط درشت و فاصله زیاد بین خطوط ، کمتر از پنجاه صفحه ی آن مربوط به گاتها است! جالب است که ایشان در انتها می فرمایند : تمام کتاب آسمانی و مقدس ما زرتشتیان لابلای کتاب و ادبیات اوستا پابرجا ماند !!! ایشان قرار گرفتن گاتها لابه لای یسنا را دلیلی بر اعتبار و مصونیت گاتها می شمارند! گویی یسنا محفظه ای محکم و دور از دستبرد همگان بوده است! پرسش ما از جناب موبد این است که آیا شما حاضرید یسنا را مصون از تحریف بدانید؟ آیا حاضرید آن را حجت دینی خود بدانید؟ در حالیکه روشن است قرار گرفتن گاتها در میان سروده هایی که برای شما حجت نیست، تنها و تنها هویت مستقل و مبنایی گاتاها را زیر سؤال می برد.
3. تناقضی دیگر که در کلام موبد خورشیدیان روشن است، این است که ایشان از طرفی گاتها را حجت دینی خود در طول تاریخ معرفی نمودند – البته بدون ارائه دلیل – و از طرفی می گویند که گاتها دویست سال پیش توسط دانشمندان زبان شناس غربی از لا به لای یسنا بیرون کشیده شد! یعنی تا قبل از آن حتی موبدان زرتشتی هم تفاوتی بین گاتهای امروزی و دیگر بخش های اوستا قائل نبودند. ناگفته نماند که دانشمند باستان شناس – و سپس اوستا شناس تنها بر کهن بودن و در واقع قدیمی تر بودن گاتها نسبت به دیگر بخش های اوستا تأکید دارند نه انتساب یقینی آن به زرتشت.
4. دلیل دیگر بر ناکارآمدی سخن ایشان، این است که گاتها عملاً تحریف شده است.

9. درست است که در زمان پیشین صنعت چاپ نبوده ولی به این معنی نیست که در سرزمینی به پهناوری ایران تنها دو کتاب اوستا وجود داشته و یکی را در تخت جمشید و دیگری را در گنج شاپیگان نگهداری می نمودند و همه ی موبدان سرزمین پهناور ایران که کارشان موبدی بوده و بایستی برای گذران زندگی هم که شده اوستا را از بر کنند و بسرایند، مجبور باشند مرتب بین شیراز یا تبریز و محل زندگی خود رفت و آمد کرده تا به متون مذهبی دین خود دسترسی پیدا کنند؛ پر آشکار است که این چنین نبوده، این از دشمنان ماست که چنان در مردم القا کرده اند، که انگار در تمام ایران دو اوستا بیشتر نبوده، بلکه آشکار است که در سراسر ایران هزاران کتاب دست نویس اوستا وجود داشته و کمینه اگر نتوانیم بگوییم هر موبدی کتاب اوستای کامل جداگانه دستویس داشته، لا اقل می توانیم با اطمینان بگوییم که در آتشکده ی هر شهری از ایران کمینه یک کتاب اوستا از اول تا آخر وجود داشته است و بنابر این هیچ دشمنی هرچقدر هم پر نیرو و بی رحم باشد، نمی توانسته تمام کتاب های دینی را نه در کشور ما بلکه در هیچ کشوری از بین ببرد. بر اساس همین اصل است که از ایران باستان که همه جهانیان می دانند ابر قدرت زمان خود بوده است، هیچ کتاب علمی و فرهنگی و ادبی و تاریخی باقی نمانده، ولی اوستا که برای زرتشتیان مقدس بوده، نیکان با فرهنگ و موبدانمان در پستو ها و نهان خانه ها مخفی کرده اند و تا پای جان آن ها را نگاه داشته اند باقی مانده است.

پاسخ ما به دلیل نهم موبد خورشیدیان :

1. این یکی از ادعاهای عجیب است که نیاز به توضیح ندارد. لیکن به راستی چگونه ممکن است صدها و هزاران نسخه ی کامل از دوازده هزار برگه در سراسر ایران وجود داشته باشد ؟ ایشان در دلیل شماره 10 به این پرسش پاسخ منفی دادند! همچنین این سخن ایشان در تناقض با سخن شماره هشت است. مگر اینکه بگویند منظورشان از نسخه های اوستا در شماره 9 ، نسخه های ناقص و تکه پاره هایی از اوستا است. که در این صورت باز هم عدم تحریف اوستا و حتی خود گاتها ثابت نمی شود.
2. این سخن هم دلیلی برای انتساب گاتها به زرتشت نیست .  
3. این سخن ایشان در بهترین حالت می تواند دال بر تحریف نشدن گاتها از زمان هخامنشیان تا امروز باشد که البته در مقام عمل می بینیم که دلایل زیادی برای تحریف گاتها وجود دارد.[14]

10. در تاریخ آمده است که کتاب اوستای موجود در تخت جمشید و گنج شاپیگان بر دوازده هزار پوست کاو نوشته شده بوده است. بنا بر این کتاب به این بزرگی که طبیعتاً وزن بسیار سنگینی داشته است، کتابی نبوده که اساسا بتوان از آن برای مطالعات روزمره استفاده کرد. بلکه به عنوان گنجینه ای ارزشمند نگاهداری می شده است و جنبه ی کاربردی نداشته است.

پاسخ ما به دلیل دهم موبد خورشیدیان :

به راستی آیا این دلیلی بر اعتبار گاتها است ؟ آیا دلیلی بر انتساب گاتها به زرتشت است ؟!!

11. با توجه به اینکه، همان گونه که گفتیم مجموعه کتاب های گوناگون مذهب ما که اوستا نامیده می شود، نشان می دهد و کتاب اوستا که به اندازه ی چندین برابر گاتاها، کتاب آسمانی ما حجم دارد، از روز نخست تا کنون موبدان می توانستند در هر زمان هر چه را که فکر می کرده اند برای مردم مفید است به صورت کتابی جداگانه بنویسند و به مردم ارائه نمایند و بیان کنند که این کار در گذر تاریخ بارها انجام شده و لازم نبوده که در گاتاها دست ببرند و آن را تحریف کنند. کما اینکه در بخش های اوستا، کاملا آشکار است و بیشتر هم گفتیم که زبان و فرهنگی که بر تمام اوستا هست یک کاسه نیست، و تنها و تنها زبان و فرهنگی که در کتاب آسمانی «گاتاها» وجود دارد، همسو و هم آهنگ و یک کاسه است.[15]

پاسخ ما :

1. چه دلیل محکمی ! بنابراین تحریف در هیچ کتاب دینی راه نیافته چون هرکه هرچه بخواهد می تواند در کتابی مستقل بنویسد . 
2. مطمئناً برخی برای منافع خود تلاش می کنند تا متون دینی را تغییر دهند. از آن بکاهند و بیفزایند. همانگونه که بر اساس دلایلی یقینی روشن است که گاتهای امروزی همان گاتهای اصیل نیست . بلکه تا حد بسیار زیادی دچار زیاده و نقصان گردیده و حتی اصل آن نیز قابل انتساب به زرتشت نیست. یعنی دلیلی وجود ندارد. یعنی سخن موبد خورشیدیان نه تنها در مقام تئوری ارزشی ندارد بلکه در مقام عمل ، دقیقاً خلاف آن ثابت است.

اختلاف نسخه در گاتها

مسئله بعدی در باره ی عدم وجود اختلاف نسخه در گاتها است که برخی از ناآگاهان آن را دلیلی بر عدم تحریف گاتها می دانند. در حالیکه برای هر پژوهشگری روشن است که در گاتها اختلاف نسخه های فراوانی وجود دارد. بیش از آنچه که بتوان شمارش کرد. زیاده و نقصان در گاتها باعث شده که اختلافات فراوانی بین نسخه های قدیمی و جدید پیش آید. به مواردی از این زیاده و نقصان اشاره کردیم.[16] به هر روی به مواردی جزئی تر نیز اشاره می کنیم. برای نمونه در هات سی و دوم ، بند چهاردهم ، واژه ی ahoithoi که به گفته استاد پورداود در نسخه های گوناگون به صورت های گوناگونی نوشته و خوانده شده است. [17] و در هات سی و سوم گاتها ، بند دهم واژه ی vispaw stoi به گونه ی دیگری نیز نوشته شده است که در تلفظ و املا تفاوت دارد . [18] و در هات سی و سوم ، بند دوازدهم ، در نسخه های مختلف واژه ی feseratu به گونه ای دیگر با تغییر املاء و تلفظ نوشته شد . [19] در هات سی و چهارم ، بند چهارم ، املای واژه asistem در نسخه های دیگر ، به گونه ای متفاوت نوشته شده است که در تلفظ فرق دارد. [20] و در بند چهاردهم از هات سی و چهارم در نوشتن و تلفظ واژه یا واژگانی اختلاف نسخه وجود دارد. [21] و در بند سوم از هات چهل و سوم ، در نوشتن و تلفظ واژه ی chichithwa در نسخه های مختلف به گونه های متفاوتی نوشته شده است. [22] و در هات چهل و چهارم ، بند چهارم ، در نوشتن ، تلفظ و حتی معنی واژه ای اختلاف و اشتباهاتی وجود دارد . [23] و در بند نهم از هات چهل و چهارم نیز در نوشتن واژه orvaxsant اختلاف هست . [24] همچنین پاره ای از پژوهشگران زرتشتی و حتی خاورشناسان چنین اظهار نظر کرده اند که چون در هات بیست و نهم از رهبری زرتشت گفتگو می شود باید آن را نخستین بخش گاتاها دانست و بر همین اساس هات بیست و نهم را در صدر گاتها قرار داده اند نه هات بیست و هشتم را ! و البته برخی نیز با این نظر مخالف هستند. [25] و همچنین پروفسور شوشتری در ترجمه ی گاتها ، هات بیست و نهم را آغاز گاتها قرار داد. [26] همچنین دینشاه جی ایرانی از پژوهشگران زرتشتی هندوستان در نسخه ی پژوهشی گاتهای خود ، هات بیست و نهم را ابتدای گاتها قرار داده است. و هات بیست و هشتم را پس از آن قرار داده است.[27] لیکن این اختلاف نظر موجب پیدا شدن اختلاف نسخه شده است.


پی نوشت :

[9]. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ،  چاپ اول 1378 ، ص 406  

[10]. نگاه کنید به مقاله ی : رهبران زرتشتی و تحریف عمدی اوستا 

[11].  نگاه کنید به مقاله : حذف بخش عظیمی از گاتها در گذر تاریخ ... و همچنین مقاله : اخراجی های گاتها !

[12].  نگاه کنید به مقاله : اخراجی های گاتها !

[13]. نگاه کنید به مقاله « نادیده گرفتن وندیداد ، خیانت به تاریخ » 

[14]. مقاله های تحریف گاتها ...

[15]. اردشیر خورشیدیان ، پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان ، انتشارات فروهر، تهران ، چاپ دوم 1387 ، ص 70 - 76

[16]. زیاده و نقصان

[17]. ابراهیم پورداود ، یادداشتهای گاتها ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ،  ص 165 

[18]. همان ، ص 182 

[19]. همان ، ص 186 

[20]. همان ، ص 192

[21]. همان ، ص 205 

[22]. همان ، ص 209 

[23]. همان ، ص 232 

[24]. همان ، ص 243 

[25]. گاتها ، پژوهش دکتر آبتین ساسانفر ، انتشارات بهجت ، تهران ، چاپ اول ، ص 56 

[26]. پروفسور عباس شوشتری ، گاتها سروده های زرتشت ، انتشارات فروهر ، چاپ دوم ، ص 26 و 25

[27]. گاتها ، به ترجمه دینشاه جی ایرانی :

The Gathas The Hymns of Zarathushtra , yasna 29,  Dinshah.‎ J.‎ Iran


[ شنبه 93/3/24 ] [ 5:55 عصر ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به نام خداوندگار ، سرزمینمان ایران نقاط تاریک و روشن فراوانی دارد. آنچه ما در این وبلاگ در پی آن هستیم بیان حقایقی است که کمتر بدان پرداخته شده است. فراموش نکنیم که شناخت درست گذشته چراغ راه آینده است. نباید خود را فریب داد. حقیقت را باید گفت گرچه بر ضرر ما باشد.
امکانات وب