سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقایق تاریخ باستان
حقایقی کمتر شنیده شده درباره تاریخ ایران باستان
قالب وبلاگ

خلاصه مطلب : کورش هخامنشی در منشور خود بارها و بارها به پرستش یک بت اقرار کرده است . 

بارها و بارها در منشور ، کوروش از مردوک ، خدای ساختگی و دروغین مردم بابیلون نام برده و او را ستوده است. کوروش ، مردوک را پادشاه آسمان و زمین معرفی می کند، او را ناظر بر خود می داند، میگوید از اینکه برخی از مردم بابیلون خدایانی دیگر را پرستش میکنند خشمگین است. کورش میگوید که این پادشاهی هدیه ای از جانب مردوک است و مردوک از او راضی است. کوروش میگوید که وی همواره به دنبال پرستش و نیایش مردوک است. و خود را برگزیده ی وی می داند. مردوک به او پیروزی عطا کرد.  کوروش خود را ستاینده ی او میداند. وی را سرور بزرگ خود معرفی میکند. مردوک به کوروش برکت میدهد و کوروش از او بسیار می ترسد. 

ترجمه رسمی کتیبه کوروش : کلیک کنید . 

و در تاریخ ایران باستان ، استاد حسن پیرنیا می افزاید که کورش در تحکیم پایه های معبد مردوک ( اساهیل ) بسیار تلاش کرد و در راه تزیین و ترویج پرستش مردوک کوشش بسیار نمود. [1]

اما به راستی این مردوک کیست ؟

مردوک‏(Marduk  ) ، رب النوع بابلیها (پسر خداى آسمان و قائم‏مقام او) در دوران کاسیان به ریاست خدایان بابل ارتقا یافت. طبعا مرکز پرستش او بابل بود. [2]

مردوک خدای خدایان بابل بوده و دارای فرزندانی نیز بوده است ، برای مثال نبو نام فرزند مثالی او بود . [3]

حسن پیرنیا در تاریخ ایران باستان اشاره میکند که مردوک - خدای خدایان - در بابل ، مجسمه بود . یعنی بت بود. [4]

گرانتوسکی نیز تصریح می کند که : « خشایار شاه، دستگاه شاهى بابل را منحل و معبد بزرگ بابلیها را ویران کرد، مجسمه خداى بزرگ بابلیها یعنى مردوک را به پارس برد. » [5]

سرپرسی سایکس میگوید که مردوک توسط نبوکدنسر اول از عیلام به بابل بازگدانده شد (!) همین نشانگر این است که مردوک به صورت مجسمه - بت - بود نه چیزی دیگر. [6]

و البته ایشان ، به صراحت از بت بودن مردوک حکایت میکند. [7]


پس روشن است که کورش هخامنشی ، بت مردوک را پرستش می نمود . لیکن برخی چنین توجیه کرده اند که کورش به همه ی ادیان به دیده احترام می نگریست به همین علت همه ی ادیان را به رسمیت می شناخت     . 

اما باید دانست که این توجیه به دو دلیل صحت ندارد و می توان گفت که توجیهی بی ارزش است    .

احترام به بت پرستی ، در واقع توهین به یکتاپرستی است . به رسمیت شناختن بتها و خدایان دروغین ، بی احترامی به حقیقت یکتاپرستی است . به حکم خرد پویا ، اجتماع نقیضین محال است . چگونه ممکن است انسان در آن واحد هم یکتاپرست باشد و هم دوستدار ، مدافع و مروج بت پرستی ؟ چون اگر دقت کنیم می بینیم که سخنان کورش درباره ی مردوک بسیار فراتر از احترام است و به ستایش و نیایش و پرستش انجامیده و حتی به ترویج و تحکیم معبد مردوک رسیده است. هرگونه به رسمیت شناختن بت پرستی ، کمک به فراگیر نشدن یکتاپرستی در جهان است.


پی نوشت :

1. تاریخ ایران باستان‏ حسن پیرنیا ، ناشر: دنیاى کتاب‏ ، تهران‏ ، چاپ اول‏ ، ج 1 ص 391 

2. عباس قدیانى‏ ، فرهنگ جامع تاریخ ایران‏ ، انتشارات آرون‏ ، تهران‏ ، چاپ ششم‏ ج 2 ص 766

3. همان ، ج‏2 ص 817

4. تاریخ ایران باستان‏ حسن پیرنیا ، ناشر: دنیاى کتاب‏ ، تهران‏ ، چاپ: اول‏ ، ج 2 ص 1532 ، ج 1 ص 700 - 699

5. ادوین گرانتوسکى ، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز ، ترجمه کیخسرو کشاورزى‏ ، انتشارات پویش‏ ، تهران‏ ، چاپ اول‏ ، صفحه 98 

6. سرپرسى سایکس ، تاریخ ایران‏ ، ترجمه سید محمد تقى فخر داعى گیلانى‏ ، ناشر: افسون‏ ، تهران‏ ، چاپ هفتم‏ ، ج 1 متن ، ص 104

7. همان ، متن جلد 1 ، ص 103

[ چهارشنبه 92/3/29 ] [ 3:29 عصر ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به نام خداوندگار ، سرزمینمان ایران نقاط تاریک و روشن فراوانی دارد. آنچه ما در این وبلاگ در پی آن هستیم بیان حقایقی است که کمتر بدان پرداخته شده است. فراموش نکنیم که شناخت درست گذشته چراغ راه آینده است. نباید خود را فریب داد. حقیقت را باید گفت گرچه بر ضرر ما باشد.
امکانات وب