سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقایق تاریخ باستان
حقایقی کمتر شنیده شده درباره تاریخ ایران باستان
قالب وبلاگ

 

کوروش و هخامنشیان

هر یک از سه سپاه مقدونی و عرب و مغول فقط یکبار به ایران حمله کردند. در آن یکبار نیز بیشتر قوا و قشونشان را ایرانیان تشکیل می‌داده‌اند. اما ایرانیان بارها و بارها در طول تاریخ به کشورهای همسایه حمله کرده و آنجاها را غارت کرده و به آتش کشیده‌اند. اگر آنان نتوانستند ایران را نابود کنند، اما ایران توانست چند کشور و شهر و تمدن بزرگ و درخشان را برای همیشه نابود کند. بخصوص در زمان کورش هخامنشی و شاپور یکم ساسانی.

با این حال سالیانی بس دراز است که ایرانیان بخاطر همان یک حمله، همگی مقدونیان و اعراب و مغولان را از زمان بدو آفرینش تا به روز رستاخیز با زشت‌ترین و ناپسندترین تعابیر یاد می‌کنند، اما حملات خود را از روی پاکی و پارسایی و پیروی از حقوق بشر می‌دانند و نقشه آن «مرز پر گهر» و آن تاخت‌و‌تازها و ویرانگری‌ها را با افتخار بر در و دیوارها می‌چسبانند که «نیزه مرد پارسی بسی دورتر جای رفته» (از بند چهارم کتیبه یکم داریوش در نقش‌رستم DNa).

تجاوز و آدمکشی و غارت و قتل‌عام زشت و غیرانسانی است. خواه از سوی اسکندر و اعراب و مغول بوده باشد و خواه از سوی ایرانیان و کورش و داریوش و شاپور. تجاوز زشت است و توجیه آن با انگاره‌های نژادگرایانه و خودبرترانگارانه، زشت‌تر.


[ دوشنبه 92/12/19 ] [ 1:11 عصر ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]

پوراندخت و آزرمیدخت هر دو دختران خسرو پرویز ساسانی بودند که به شاهی رسیدند. اما سلطنت تشریفاتی و کوتاه‌مدت این دو زن که آلت دست صاحبان نفوذ و قدرت شده بودند، به این دلیل بوده که تمام مردان نسل شاهی در نزاع‌های درون دربار کشته شده بودند و خاندان شاهی «بی مرد» شده بود. این زنان خاندان شاهی بطور موقت و از روی ناچاری برای مدت کوتاهی به شاهی گمارده شده بودند تا برای معضل مهم و حیاتی «نبودن مرد» راه حلی پیدا شود. با اینکه در نهایت تصمیم بر آن می‌شود که نوه خسرو پرویز یعنی یزدگرد سوم به شاهی نشانده شود؛ اما سرنوشت تلخی برای آزرمیدخت رقم می‌خورد. رستم فرخزاد که بعدها یکی از فرماندهان سپاه ایران در جنگ با اعراب شد، به آزرمیدخت تجاوز می‌کند و سپس او را کور می‌کند و می‌کشد.  

بنگرید به : رجبی، پرویز، هزاره‌های گمشده، جلد پنجم، تهران، 1382، صفحه 395 تا 402

 

پژوهش های ایرانی


[ یکشنبه 92/9/10 ] [ 11:26 عصر ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]

یکی از دستورات و رویه‌های نژادپرستانه فاشیسم و نازیسم آریاگرا عبارت است از قتل‌عام و نسل‌کشی معلولان جسمانی و عقب‌افتاده‌های ذهنی، و یا دستکم طرد و حذف آنان از جامعه با این توجیه که این عده اشخاص پلید و ناپاک و مضری هستند که می‌توانند مانع رشد و ترقی و اعتلای «انسان برتر» و «نژاد برگزیده» شوند.

نازی‌های ملی‌گرا تلاش کردند که خلوص خون و نژاد آریایی را بوسیله برنامه‌های اصلاح نژادی، شامل عقیم‌سازی اجباری بیماران روانی و معلولان ذهنی و اعدام بیماران روانی بستری شده در آسایشگاه‌ها در قالب بخشی از برنامه مرگ آسان، حفظ کنند. (بنگرید به: «نژاد آریایی: بررسی چگونگی پیدایش و گسترش یک نظریه نژادپرستانه»).  

چنین دستورات و توصیه‌هایی در دین زرتشتی دارای سابقه است و احتمالاً از آن اقتباس شده است. به موجب فرگرد دوم متن اوستایی وندیداد، جمشید به فرمان اهورامزدا مأمور می‌شود تا انسان‌ها و دیگر موجودات آفریده اهورامزدا را نجات دهد و در یک سرزمین نمونه و آرمانی گرد هم بیاورد. چرا که قرار است هر شخص یا موجود دیگری بجز این عده به سرنوشت محتوم هلاکت دچار شوند. یکی از انواع گروه‌های انسانی که از راه یافتن بدان جامعه باز می‌مانند و حق زندگی و زنده ماندن را از دست می‌دهند، معلولان جسمی و عقب‌افتاده‌های ذهنی هستند. اعم از اشخاصی که قوز یا قد کوتاه دارند و یا دارای چشمان ضعیف و اندام شکسته هستند. چرا که مطابق با آموزه‌های دین زرتشتی، این انسان‌ها «داغ خوردگان اهریمن» (شیطان صفت) به حساب می‌آیند و لازم است تا از اجتماع تصفیه شوند.

اهورامزدا در بندهای 29 و 37 از فرگرد دوم وندیداد به صراحت و تأکید به جمشید هشدار می‌دهد که: «مبادا اینان بدان جایگه راه یابند».

با این حال نگارنده بعید می‌داند موبدان زرتشتی عصر ساسانی توانسته باشند این ایده آرمانی خویش را که به اسطوره جمشید نسبت داده‌اند، بطور گسترده به مرحله اجرا در آورند.


پژوهش های ایرانی


[ یکشنبه 92/9/10 ] [ 11:20 عصر ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]

قتل عام مردم بلوچستان به دست انوشیروان
خلاصه مقاله :

در منابع معتبر تاریخی از جمله حکیم فردوسی در شاهنامه می گوید که انوشیروان پس از لشکرکشی به سرزمین الانیان به خاک هندوستان نیز تجاوز کرد، سپس به بلوچستان حمله کرده ؛ مردم آن دیار از مرد و زن و کودک را قتل عام نمود.

مقاله کامل : ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/7/29 ] [ 1:41 عصر ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]

مجازاتهای کوروشی :

" هرکس از دستورات من تمرد کرد ، او را به صلابه بکشید و بکشید و اموالش را هم به نفع من مصادره کنید. "

فلاویوس ژوزفوس مورخ بزرگ رومی - یهودی می نویسد :

شاه کوروش به سیسنس و ساترابازنس سلام می فرستد :

من دستور دادم که کاهنان یهودی نیز بایستی همچون دیگر مردم یهود ، طبق قوانین موسی در اورشلیم قربانی کنند ، و هنگام انجام این کار برای حفظ شاه (کوروش) و خانواده اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی پارس ادامه داشته باشد !

اما اراده من اینطور است کسانی که از این احکام نافرمانی کنند بایستی به صلیب کشیده شوند و اموالشان به سود خزانه سلطنتی ثبت و ضبط شود !

Josephus , Antiquities of the Jews , Book 11 , Chapter 1-3


ژوزفوس در جای دیگر  ( 4 , 6 , 11 ) میگوید داریوش این دستور کتبی کوروش را یافته بود ، این کتاب در اکباتان نگهداری میشد و داریوش آنرا در میان "پرونده های سلطنتی" ( royal records  ) یافته بود.

ژوزفوس در این بخش به طور واضحتر از ضبط اموال میگوید ، در فقره قبل از واژه ای استفاده شده که معنی خزانه شاهی میدهد و  شاید معنی بیت المال به ذهن متبادر شود ، ولی در این بخش بطور دقیقتر میگوید که این اموال دقیقاً برای استفاده شاه [ to the king"s use ] مصادره می شد !

یک نکته دیگر این است که ژوزفوس برای شکنجه های کوروشی ، از اصطلاح ?νασταυρωθ?ναι با تلفظ (anastaurôthênai) استفاده کرده که مصدر مجهول از فعل "?νασταυρ?ω" است (سند)

بسیار جالب است که این واژه در پیش از دوره روم معمولاً به معنی impale بوده است ! (سند)

ما پیشتر در مقاله "داریوش و جنایت علیه بشریت" به این نوع شکنجه خاص اشاره کرده بودیم. ( سایت ارغنون )

یک نکته جالب دیگر در گزارش ژوزفوس هم تطابقی است که قسمتی از گزارش او با منشور کوروش دارد :

سخن کوروش به نقل از ژورفوس :

- من دستور دادم که کاهنان یهودی نیز بایستی همچون دیگر مردم یهود ، طبق قوانین موسی در اورشلیم قربانی کنند ، و هنگام انجام این کار برای حفظ شاه ( کوروش ) و خانواده اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی پارس ادامه داشته باشد !

 سخن کوروش به نقل از منشور کوروش :

-  مردم و کاهنان [ ؟ ] هر روز در برابر بل و نبو ، عمری طولانی برایم خواستار شوند ! ( فقره 35 از منشور کوروش )


منبع اصلی مقاله کامل : ارغنون :: پژواک یونان The Echo of Greece


[ سه شنبه 92/6/5 ] [ 11:19 صبح ] [ سیاوش امیرشاهی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به نام خداوندگار ، سرزمینمان ایران نقاط تاریک و روشن فراوانی دارد. آنچه ما در این وبلاگ در پی آن هستیم بیان حقایقی است که کمتر بدان پرداخته شده است. فراموش نکنیم که شناخت درست گذشته چراغ راه آینده است. نباید خود را فریب داد. حقیقت را باید گفت گرچه بر ضرر ما باشد.
امکانات وب